کانون حقوقدانان ايران

اکتبر 19, 2009

کشتار انسان ها به هر صورت عملی جنايتکارانه است! (بيانيه حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران در مورد انفجار اخير در سيستان)

Filed under: بيانيه های حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران — Iranian Lawyers Association (Formerly Iranian Lawyers for the Green Movement) @ 12:25 ق.ظ.

Download in pdf: Against Killings

امروزه بر اساس موازين حقوقی، کشتن انسانها به هر صورت و تحت هر شرايط، به جز در موارد خاص دفاع مشروع پيش بينی شده در قوانين کشورها و جنگ تعريف شده در قواعد بين المللی با رعايت کليه موازين حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، امری جنايتکارانه محسوب می شود. اميدواريم موارد خاص نيز هر چه زودتر از روابط ميان انسانها رخت بربندند و هيچکس شاهد خونريزی تحت هيچ شرايطی نباشد.

حدود شصت نفر در بمب گذاری انتحاری در روز 26 مهرماه 1388 در استان سيستان و بلوچستان کشته و مجروح شدند که بخشی از آنان از فرماندهان سپاه پاسداران بودند. اگرچه بخشی از سپاه و عوامل آنان در وقايع اخير در ايران از ارتکاب هيچ جنايتی دريغ نکردند و از اين حيث مستحق مجازات هستند و به زودی به دست مردم پرتوان و سلحشور ايران زمين به زير کشيده خواهند شد، اما اين امر باعث نمی شود تا ما عمل زشت ترور و کشتار را محکوم نکنيم. برخی از اهم دلائل اين محکوميت به اختصار، از اين قرار است:

1)      اصولاً کشتن انسانها ولو مجرمين را نمی پذيريم و آن را زيبنده انسان نمی دانيم. يکی از دلائل خيزش سبز مردم ايران، برچيدن بساط جنايت و کوتاه کردن دست جانيان از حکومت است.

2)      ترور و کشتار جمعی کور است و بی گناهان را نيز ممکن است به کام مرگ فروبرد. آيا تمام کسانی که کشته و مجروح شدند عملی را مرتکب شده اند که، با هر متر و معياری که داشته باشيم، آنها را مستحق مجازات مرگ کند؟

3)      چه کسی همين فرماندهان کشته شده را (ولو به فرض جانی بودن) محاکمه و به مجازات محکوم کرد؟ مگر نه اين است که فريادمان بلند است که چرا در جمهوری اسلامی انسانها را بدون محاکمه مجازات می کنند و عده کثيری از بهترين فرزندانمان را به جوخه های اعدام سپرده اند؟ مگر نه اين است که دسترسی به دادرسی عادلانه، يعنی همان چيزی که از فرزندان مبارزمان از سوی اين حکومت دريغ شده، يکی از ده ها حقوق اوليه از دست رفته و مورد مطالبه مردم در خيزش اخير است؟

دوستان! بيائيد عدالت و احترام به حقوق بشر را در خود محک زنيم و از هم اکنون به تمرين آن بپردازيم. سخت است. بسيار سخت است پايبندی به اصول، به ويژه در مقابل سفاکانی که زندگی را بر مردم تيره کرده اند. من که از سوی ساير همکاران جمع حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران مسئول نگارش اين مختصر شده ام، نمی دانم فردای به زير کشيده شدن جنايتکاران اگر قاضی دادگاه شان باشم، آيا مقهور خشم و احساسات فروخورده ناشی از مرگ عزيزانم به دست اين سفاکان، که نزديک به سه دهه است جگرم را سوراخ سوراخ کرده و هنوز خواب راحت را از من دريغ می کند، خواهم شد يا اينکه توان آن را خواهم داشت که با حکمرانی فرشته عدالت، موازينی را که همه ما برايش می جنگيم ملاک عمل قرار دهم تا شکوه زيبائی انسانيت انسان را با هم به نظاره بنشينيم.

کشته شدن تمامی افراد در حادثه مذکور را به خانواده های داغدارشان تسليت عرض می کنيم و يادآور می شويم که کسانی که در خيابان ها به دنبال آزادی، دمکراسی و سايرحقوق انسانی خود هستند نيز والدين، برادر، خواهر، فرزند و ساير عزيزانی دارند که چشم به راهشان هستند. برادرکشی را متوقف کنيم.

حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران

بيست و ششم مهرماه 1388

بازگشت به صفحه اصلی وبلاگ

بازگشت به صفحه اصلی وبلاگ

لينک های مرتبط وارده:

http://balva.wordpress.com/2009/10/18/همه-با-هم-علیه-خشونت/

9 دیدگاه »

  1. محکوم کردن ترور کار پسندیده‌ای است و جهت‌گیری این بیانیه هم خوب است اما از چیزی در آن غفلت شده است اشاره‌ی مستقیم به رنجی که مردم سیستان و بلوچستان در این سال‌ها کشیده‌اند و اعدام‌های بیشمار در آنجا و فقر گسترده این‌ها باید ذکر می‌شد که نشده است.

    دیدگاه توسط balva — اکتبر 19, 2009 @ 1:36 ق.ظ. | پاسخ

    • پاسخ حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران

      سلام،
      حق با شما است. ما در اين خصوص بحث کرديم و به اين نتيجه رسيديم که اين موضوع را در متن نگنجانيم، به دو دليل:

      1) اين موضوع از عناصر مختلف مذهبی، قومی، اقتصاد منطقه ای، و موارد ديگری تشکيل شده و پرداختن به همه اين جنبه ها آنگونه که حق مطلب است، موجب طولانی شدن بيش از حد و گم شدن حرف اصلی می شود،
      2) ما هنوز نمی دانيم که واقعاً اين کار توسط گروه موسوم به جندالله صورت گرفته يا اينکه ناشی از تصميمات درون سازمانی سپاه يا درون حکومتی بوده است. در نتيجه ربط دادن آن به چيزی که نمی دانيم به ويژه برای يک تعداد حقوقدان فاقد وجاهت است. اگر يادتان باشد در اوايل انقلاب، انفجار دفتر حزب جمهوری و دفتر نخست وزيری را مجاهدين به سرعت برعهده گرفتند ولی بعداً معلوم شد (يا حداقل اينگونه بيان شد) که افرادی به نام های کشميری و کلاهی در اين انفجارات دست داشتند که اولی هيچ دستوری از مجاهدين نداشت و دومی اصلاً مجاهد نبود. روايت هائی هم در آن زمان وجود داشت که اين انفجارات را به برخی از چهره های سرشناس حکومت و رقابت بر سر قبضه قدرت نسبت می دادند. به دلائل فوق و نيز همين تجربيات، ترجيح داديم در باب مسئله ای که در موردش اطلاع کافی نداريم اظهار نظر نکنيم.

      با تشکر
      حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران

      دیدگاه توسط greenlawyers — اکتبر 19, 2009 @ 3:13 ق.ظ.

  2. […] پیوند به بیرون بیانه حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران […]

    بازتاب توسط همه با هم علیه خشونت « بلوا — اکتبر 19, 2009 @ 5:45 ق.ظ. | پاسخ

  3. آیا حقوقدانان جنبش سبز با حقوقدانان فعال در ستاد میرحسین قبل از انتخابات مرتبط است؟
    آیا امکان عضوگیری از حقوقدانان یا دانشجویان یا قضات ممکن است. البته میدانم برخی از این افراد به لحاظ قانونی (یا تفاسیر سلیقه ای که از برخی قوانین می شود) امکان عضویت ندارند، لکن، برای لغو برخی قوانین مذکور شاید متمایل به عضویت باشند.
    موفق و پیروز باشید

    دیدگاه توسط نصرت الله — اکتبر 23, 2009 @ 12:31 ب.ظ. | پاسخ

    • سلام،

      حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران به هيچيک از افراد سیاسی وابستگی ندارد. هدف ما ارائه اطلاعات وتحلیل های حقوقی، پاسخگوئی به سوالات، و کمک به تدوين قوانين جدید چه قبل و چه بعد از استقرار دمکراسی در ايران است.

      ما از همکاری هر حقوقدان (اساتيد، قضات، وکلاء و دانشجويان حقوق با گرایشات تحصيلی مختلف) کاملاً استقبال می کنيم و از علاقمندان خواهشمنديم از طريق ايميل با ما مکاتبه کنند. ايميل ما: shahab_shabahang@hotmail.com

      با احترام
      حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران

      دیدگاه توسط greenlawyers — اکتبر 23, 2009 @ 7:22 ب.ظ.

  4. سلام دوستان عزیز
    آیا در قوانینی که شما دربار ی آن صحبت می کنید و در آینده ممکن است جایگزین قوانین فعلی شود آیا هیچ تدابیری برای حقوق دگرباشان ایرانی (همجنسگرایان، دوجنسگرایان و دگرجنسگونگان) ایرانی اتخاذ شده است و یا ما جامعه ی اقلیت های جنسی ایرانی باید باز مورد تبعیض و بی حقوقی قرار گیریم؟
    خوشحال می شوم با شما در این باره صحبت کنم

    آرشام پارسی
    دبیر سازمان دگرباشان ایرانی
    تورنتو کانادا
    http://www.irqr.net
    info@irqr.net
    0014165484171

    دیدگاه توسط arshamparsi2001 — اکتبر 23, 2009 @ 5:50 ب.ظ. | پاسخ

    • سلام،
      به نظر می رسد این کامنت می بایستی در زیر متن مربوط به قطعنامه می آمد. ولی به هر حال پاسخ را در همینجا عرض می کنیم:
      با توجه یه اشاره صریح ما به حقوق اساسی بشر و کنوانسیون های بین المللی که برخی از آنها در قطعنامه هم مورد اشاره قرار گرفته است، حقوق افراد از جهت شیوه زندگی و مسائل حقوق جنسی افراد محترم خواهد بود. ولی این مسئله در پيش نویس قانون اساسی که به زودی منتشر خواهد شد نيز ذکر شده است. در عین حال اگر پس از انتشار متن اولين نسخه پیش نویس که جهت جمع آوری آراء تک تک افراد منتشر خواهد شد، فکر کردید که موضوع نیازمند اصلاح یا تنوير بیشتر است، حتماً با ما از طریق وبلاگ مان یا ایمیل داده شده در آن وبلاگ مکاتبه کنید.

      با احترام،
      حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران

      دیدگاه توسط greenlawyers — اکتبر 23, 2009 @ 7:13 ب.ظ.

  5. مرسی از کامنت شما در وبلاگم در مورد اهانت به مردم آذربایجان. راستش ایرانی ها خیلی دوست دارن که از خودشون تعریف کنن و از گفتن عیبهای خودشون آشفته میشن. این درسته که تجزیه طلبتن زیاد نیستن ولی نمیشه نقش اونها رو در تحریک آذری ها نادیده گرفت ولی موضوعی که من مطرح کردم در مورد تجزیه طلبی نبود بلکه در این مورد بود که بسیاری از مردم شهرهای دیگر به خصوص آذربایجان از دست تهرانی ها شاکی هستن که البته دلیلش توهین و بی احترامی است و البته نتیجه اون رو هم میتونین در عدم پشتیبانی از جنبش ببینید. بی اعتنایی به این مسئله باغث وخیم تر شدن موضوع میشه.
    بعضی ها نظرشون اینه که چون خفقان هست مردم آذربایجان ساکت هستند که این کاملا اشتباه هست که اگر درست بود باید حداقل در فضای وب مثل یوتیوب یا جاهای دیگر نشانه ای از پشتیبانی رو میدیدیم ولی دریغ که اینطور نیست. ما نباید سرمون رو مثل کبک زیر برف کنیم و چون مشکلی وجود داره که مربوط به ما میشه رو انکار کنیم ولی خوب متاسفانه مردم به دیکتاتور می تارن که بعله مشکل داره ولی همین که حرف از مشکل خودشون میشه میخوان همه ساکت باشن. تا وقتی که این دیکتاتور درون از بین نرفته همین آش و همین کاسه هست و تلاش ما فقط برای عوض کردن پالان خواهد بود وگرنه خر همان خر هست همونطور که 100 ساله دنبال آزادی هستیم ولی به جایی نرسیدیم چون ما خودمون جزیی از مشکل هستیم.

    دیدگاه توسط شهرام — اکتبر 27, 2009 @ 5:40 ب.ظ. | پاسخ

    • از شما ممنونیم و با شما موافقیم. منظور شما در متن تان کاملاً روشن، رسا و درست بود. کامنت ما هم در تائيد حرف شما و هم در باره حواشی مرتبط با موضوع بود.

      به اميد پيروزی ايران متحد، و نهايتاً جهانی متحد و متعلق به همه،
      حقوقدانان جنبش سبز مردم ايران

      دیدگاه توسط greenlawyers — اکتبر 27, 2009 @ 6:26 ب.ظ.


RSS feed for comments on this post. TrackBack URI

بیان دیدگاه

ساخت یک وب‌گاه یا وب‌نوشت رایگان در WordPress.com.